بدون عنوان
آخر هفته ي گذشته رفتيم تاتر . فكر ميكردم دوساعت و نيم براي سروشا كسل كننده باشه بهمين خاطر براش كتاب و عروسك برداشتم ولي اونجا كلي كيف كرد دست زد و از اون جيغ هاي اساسي كشيد . فقط يكساعت آخر ننشست فقط ايستاده بود و گاهي اين طرف من ميرفت گاهي اونطرف باباش مي ايستاد . من و سروشا بيشتر وقت مشغول خوردن بوديم ! . سه روزه مدام سروشا آدامس دهنشه خيلي وقته حس ميكنم ننوشتم . نميدونم نوشتم قبلا يا نه كه سروشا رو با مامان اينا برديم نمايشگاه كتاب . دخترم اونروز كلي راه رفت و حسابي خانوم بود . ديروز تجريش گردي داشتم و لباس براي خودمون ( سه تا خانوم) خريدم . كلي لباس براي سروشا خريدم و گل سر . دو جور گل سر و يه...
نویسنده :
ليلا
14:11